مسجد پایگاه و کانون فعالیت های متعددی است؛ از جمله فعالیت های آموزشی، سیاسی، علمی، نظامی، ورزشی، اقتصادی، فرهنگی. فعالیت های فرهنگی در هر نهادی متفاوت با نهادهای دیگر است؛ برای مثال فعالیت فرهنگی در مسجد، متناسب با این مرکز، پیشینه ی دینی دارد و درجهت تربیت و هدایت افراد گام برمی دارد. کانون زمانی موفق است که مدیری خوب داشته باشد؛ مدیر باید بتواند فعالیت های مسجد را مدیریت کند. در قرآن، ۲۶ آیه پیرامون مسجد و ۲ آیه درباره ی مسجد آمده است که از مجموع آن ها درمی یابیم که مدیریت مسجد ویژگی هایی منحصربه فرد دارد. مقاله ی حاضر مدیریت فرهنگی مسجد را بررسی می کند که یکی از مهم ترین فعالیت های مسجد است.
مقاله حاضر درصدد پاسخ به این سؤال است که مدیریت فرهنگی مسجد باید چه ویژگی هایی داشته باشد که بتواند هدف های بزرگ پیامبر اسلام صل الله علیه وآله را در پایه گذاری مسجد تحقق بخشد.
یکی از مهم ترین ویژگی های مسجد تأثیرگذار، داشتن مدیریت مطلوب برای اداره ی آن و فعالیت های مرتبطش است. مدیریت فرهنگی، علمی و دینی افراد در مسجد نه تنها کمتر از مدیریت واحدی اداری یا تجاری نیست، بلکه به مراتب پیچیده تر است؛ زیرا مدیر فرهنگی با هدف ها، موضوع ها و نتیجه هایی دشوار مواجه است که شناخت، برنامه ریزی، سازماندهی، کنترل و ارزیابی آن به تلاش و مطالعه ی فراوان نیاز دارد. تعریف علمی مدیریت عبارت است از: علم برنامه ریزی، سازماندهی، نظارت و بهره گیری مناسب از ابزار و منبع ها، برای رسیدن به هدف های پیش بینی شده.
بنابراین، مسجد مدیریتی می طلبد که با درنظرگرفتن وضعیت مکانی و زمانی، اصولی و اساسی عمل کند و با به کاربردن امکانات، درنظرگرفتن نیازها و روحیه ی گروه های سنی مختلف و با شناخت دقیق و هدفمند، برنامه هایی فرهنگی، تبلیغی، علمی و تربیتی تدوین و بر اجرای آن ها نظارت کند. مدیر مسجد باید به امور زیر توجه کند:
۱. برنامه ریزی
از دیدگاه اسلام، برنامه ریزی فایده های زیادی دارد که به چند نمونه ی آن اشاره می کنیم:
۱-۱- موجب ثبات و دوام سیاست هاست
امام علی علیه السلام فرمودند:
«أَمَارَاتُ الدُّوَلِ إِنْشَاءُ الْحِیَلِ»
بقای دولت ها به برنامه ریزی و چاره اندیشی در امور مبتنی است.
۲-۱- بهترین ابزار برای نیل به هدف است.
امام علی علیه السلام فرمودند:
«التَّلَطُّفُ فِی الْحِیلَه أَجْدَی مِنَ الْوَسِیلَه»
دقت و ظرافت در برنامه ریزی از مهم ترین و جدی ترین وسیله ها و امکانات است.
۳-۱- باعث کاهش اشتباه ها می شود.
امام علی علیه السلام فرمودند:
«التَّدْبِیرُ قَبْلَ الْعَمَلِ یُؤْمِنُکَ مِنَ النَّدَمِ»
تدبر و برنامه ریزی قبل از کار، تو را از پشیمان شدن ایمن می دارد.
۴-۱- کمال کارها در سایه ی برنامه ریزی است.
امام باقر علیه السلام فرمودند:
آگاهی در دین، صبر درمقابل حوادث و مصائب و اندازه گیری و برنامه داشتن در امور زندگی تمام و کمال به حساب می آید.
۵-۱- نشانه ی اندیشه ورزی است.
امام علی علیه السلام فرمودند:
«أَعْقَلُ النَّاسِ أَنْظَرُهُمْ فِی الْعَوَاقِبِ»
داناترین مردم کسی است که آینده را بهتر ببیند.
۶-۱- مدیر در برنامه ریزی این مرحله ها را طی می کند و به هدف های مطلوب دست می یابد
هدف گذاری، تجزیه وتحلیل و ارزیابی محیط، شناسایی و ارزیابی و انتخاب بهترین راهکار، اجرای برنامه و کنترل و ارزشیابی نتیجه ها.
۲. سازمان دهی
در سازمان دهی به این فواید توجه می شود:
۱-۲- مشخص کردن وظیفه ها و مأموریت های محول شده؛
۲-۲- ایجاد محیطی هماهنگ؛
۳-۲- تقسیم زنجیره ای و سلسله مراتبی امور؛
۴-۲- دستیابی به اصل وحدت مدیریت.
۳. هدایت و رهبری
مدیر موفق مدیری است که توان هدایت مجموعه ی خود و مهارت های لازم برای مدیریت را داشته باشد. این مهارت ها به سه قسم تقسیم می شوند:
۱- مهارت فنی که از دانش، تجربه و تخصص فرد در کار ناشی می شود.
۲- مهارت ادراکی که به توانایی و قدرت مدیر در تشخیص درست مسائل اصلی در سطح کلان مربوط می شود.
۳- مهارت انسانی که به معنای توانایی و قدرت در کارکردن با مردم است و انجام کار به کمک آنان و برای آنان.
مدیریت فرهنگی مسجد باید توجه داشته باشد از سبک هایی استفاده کند که دل ها را به خود جذب می کند؛ یعنی از میان سبک های مدیریتی اقتدارگرا، دیپلماتیک، مشارکتی و بوروکراتیک، سبک مشارکتی را برگزیند. در این سبک، مدیر دیگران را در چگونگی انجام کار، تصمیم گیری ها و سیاست گذاری ها دخالت می دهد، از افکار دیگران درجهت بازدهی بیشتر کار و بهترشدن سطح بهره وری استفاده می کند و به دستوردادن یک جانبه از موضع قدرت و اقتدار متکی نیست.
۴. نظارت و کنترل
کنترل عبارت است از: فرایند ارزیابی اقدامات انجام شده در تناسب با برنامه ها و هدف های تعیین شده، جهت تشخیص احتمالی انحراف ها و اصلاح آن ها.
در مدیریت مسجد، نظارت باید بسیار عالی باشد؛ زیرا درغیراین صورت ممکن است در برنامه های فرهنگی و دینی مسجد انحرافی به وجود آید که جبرانش بسیار دشوار باشد.
۵. شناخت مانع ها و آسیب ها در تصمیم گیری
یعنی به شناسایی و چاره جویی مانع هایی بپردازیم که کارها را سست می کند یا به تأخیر می اندازد؛ به خصوص عامل های فشارآور یا مزاحم.
۶. مشاوره
مشورت فایده های زیادی دارد؛ که از مهم ترین شان:
۱-۶- ایجاد احساس شخصیت و مسئولیت در اعضا
احساس شخصیت و مسئولیت پذیری در افراد پشتوانه ی عظیمی است که انگیزه ی آن ها را در انجام دادن امور مضاعف می کند و نیز پشتوانه ی عظیمی است برای تحقق هدف ها و موفقیت در برنامه ها. دراین باره ا امام علی علیه السلام می فرمایند:
«لَا مُظَاهَرَه أَوْثَقُ مِنَ الْمُشَاوَرَه»
هیچ پشتوانه ای مثل مشورت نیست.
۲-۶- شناخت موضع های غلط و اشتباه ها
امام علی علیه السلام می فرمایند:
«مَنْ اِسْتَقْبَلَ وُجُوهُ الاراءِ عَرَفَ مَواقِعَ الخَطاءِ»
کسی که از نظر دیگران استقبال کند، موارد خطایش را خواهد شناخت.
۳-۶- ایجاد انس و الفت بین اعضا
قرآن کریم، در آیه ی ۱۵۹ سوره ی آل عمران، مشورت و نرم خویی پیامبر را عامل الفت مردم با ایشان می داند.
۷. تفویض اختیار
البته، در تفویض اختیار، باید به شایستگی، مهارت و تسلط افراد توجه شود.
۸. ایجاد شوق و انگیزه میان مسجدیان
همه ی فعالیت هایی که انسان می کند یا برای جذب خوشی هاست یا فرار از ناخوشی ها. مدیر موفق کسی است که این دو ملاک را همراه با انگیزه های جذاب و شورانگیز میان افراد تحقق بخشد.
۹. تأسیس صندوق قرض الحسنه و تعاون
نمازگزاران و افراد خیّر می توانند با افتتاح حسابی قرض الحسنه برای رشد مسجد بکوشند. هدف از تأسیس حساب کمک به نیازمندان آبرومند و جوانان مسجدی برای تشکیل زندگی اولیه است. تعریف واقعی از صندوق قرض الحسنه براساس سنّت نبوی و ائمه ی معصوم است.
۱۰. خلاقیت و نوآوری
خلاقیت برای بقای هر سازمانی لازم است. درغیراین صورت، به تدریج مجبور می شوند سازمان را تعطیل کنند یا تغییر سیستم دهند. یکی از مشکلاتی که باعث شده است مسجدها رونق خود را از دست بدهند، نبود خلاقیت و نوآوری و اجرای برنامه های تکراری است. ائمه ی جماعت باید خود مدیریت مسجدها را در دست بگیرند و اولین برنامه ریز این واحد مهم فرهنگی باشند تا بتوانند مسجدها را، هم به منظور تقویت بنیه ی دینی و مذهبی و هم به منظور بهره مندی از مسائل سیاسی، اجتماعی، علمی، تربیتی و ارتقای میزان آگاهی قشرهای مختلف مردم مهیّا کنند.
۱۱. توجه به جایگاه، موقعیت و وظایف خود
مدیر باید بداند در جایگاه انبیا و اولیای الهی نشسته است و برای تکامل انسان ها گام بر می دارد. او همچنین باید وظیفه ی خود را درمقام امانت دار الهی بداند و برای عزت و کمال خود و دیگران بکوشد.
۱۲. در امور دینی و تربیتی باید از افراد و معلمانی استفاده شود که این ویژگی ها را دارند:
۱-۱۲ مسلح به سلاح علم باشند. ابوذر رحمه الله علیه می گوید:
«امامْ شفیعِ تو نزد خداوند است؛ بنابراین شفیع خود را انسانی نادان یا فاسق قرار نده».
۲-۱۲ قدرت تبیین و تشریح مفاهیم و موضوع ها را متناسب با زمان و آرمان های جوان امروز داشته باشد. او باید به فن سخنوری آشنا باشد؛ برای مثال به هنگام بیان هنجارها و فضایل، از میان مخاطبان یا افرادی که محبوب آن ها هستند، مصداق معرفی کند و در بیان ناهنجارها به افراد یا فردی اشاره نکند که مورد علاقه ی مخاطبان است؛ بلکه موضوع را کلی و عمومی بیان کند؛ یعنی انگشت روی اوصاف بدون موصوف بگذارد.
۳-۱۲ ازقبل به آنچه می گوید، عمل کرده باشد؛ درغیراین صورت اثربخش نخواهد بود و به جای جذب، دفع می کند. قرآن کریم این گونه افراد را بی خرد می داند:«أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَتَنسَوْنَ أَنفُسَکُمْ وَأَنتُمْ تَتْلُونَ الْکِتَابَ أَفَلاَ تَعْقِلُونَ» آیا مردم را به نیکی فرمان می دهید و خود را فراموش می کنید؛ بااینکه شما کتاب[خدا] را می خوانید، آیا [هیچ] نمی اندیشید؟
۴-۱۲ ضمن پرهیز از اصطلاح های غامض و خسته کننده، در گفتار و کلام تنوع داشته باشد و حد اعتدال را پیش گیرد.
پیامبر اعظم صل الله علیه و آله در مقام آموزش و هدایت افراد می فرمایند: « در مرحله ی هدایت، میانه روی را پیش گیرید» و سپس فرمودند: «هرکس در مقام آموزش و ارشاد راه تند پیش گیرد، دین را مغلوب می کند و بدان ضربه می زند».
بنابراین، باید توجه داشت که همه ی نوجوانان و جوانان در محیط و خانواده ی مذهبی تربیت نشده اند و حتی اگر هم چنین باشد، روحیه ها و علاقه های مذهبی متفاوتی دارند. مربی باتجربه کسی است که با هر فرد مطابق تفاوت های فردی وی برخورد کند.
۵- ۱۲ آموزش نباید موجب تضعیف یا نادیده گرفتن ابعاد دیگر انسان شود؛ مثلاً غرایز انسانی نباید نادیده گرفته شود، بلکه باید مطابق موازین شرعی و الهی باشند. باید غریزه را تعدیل و فطرت بشری به مسیر صحیح خود انداخت. بنابراین، هرکسی نمی تواند در این دریای عمیق و بی کران غواصی کند و آموزش دینی و تربیتی را به عهده بگیرد.
کـسی مـرد تـمام است کز تمامی کـند بــا خــواجــگی کـار غلامــی
بـقـایــی یـابـــد او بعـد از فنا باز رود زانـــجام ره دیـگر بــه آغــــاز
۶-۱۲ معلم و مربی باید اهل دل باشد و با دل سخن بگوید؛ زیرا سخن ناشی از دل اخلاص دارد و لاجرم بر دل می نشیند.
درحقیقت، این بیت هم به معلم اشاره می کند که باید اهل دل باشد و هم به دانش آموزان می گوید که باید از اهل دل شنید. خلاصه اینکه معلمان و مربیان دینی و تربیتی، در گفتار و کردارشان، باید نشان دهند که در پی اجرای اراده ی الاهی هستند.
۷-۱۲ با زبان نرم برخورد کنید: «اذْهَبَا إِلَی فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَی فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَّیِّنًا لَّعَلَّهُ یَتَذَکَّرُ أَوْ یَخْشَی»
سخن نرم جاذبه دارد، دل ها را به خود جلب می کند و معلم را در تحقق هدفش یاری می کند.
۸-۱۲ دعاگوی مردم باشد و عموم مؤمنان، به خصوص نمازگزاران بیمار را دعا کند؛ به گونه ای که بیماران دعاکردن او را بشنوند و احساس شعف کنند.
۹-۱۲ رعایت اختصار، یعنی هنگام سخنرانی، کوتاه سخن بگوید اما پرمعنا و جذاب؛ به گونه ای که شنوندگان را تشنه ی سخن دین کند.
۱۰-۱۲ از جهت های گوناگون، مخاطبان را از بشناسد.
۱۱-۱۲ لذت های معنوی و راه های سوق به معنویات را به درستی تبیین کند.
راه های سوق به معنویات عبارت است از: بیان حقایق و باطن عالم وجود، تبیین فطرت پاک خداجوی، اشاره به لذت های معنوی و نتیجه های آن، ذکر داستان هایی از بندگان صالح و توضیح جاذبه های نماز و آثار بی بدیل آن.
۱۲-۱۲ در مسائل سیاسی و در صحنه های انتخاباتی موضع گیری خاص نداشته باشد.
۱۳-۱۲ در صحنه های اجتماعی، مشارکتی و اقتصادی، به خصوص در کمک رسانی به نیازمندان مسجدی، حضور فعال داشته باشد.
۱۴-۱۲ زندگی بی آلایش و در حد متعارف داشته باشد.
۱۵-۱۲ مردم داری، یعنی در محدوده ی شرع، خود را در غم و شادی مردم شریک بداند.
۱۶-۱۲ مصادیق مردم داری در معارف اسلامی:
احسان
احسان زمینه ساز محبت و جذب دل هاست. «الْإِنْسَانُ عَبْدُ الْإِحْسَانِ» یعنی انسان بنده ی احسان است و «بِالاِحْسانِ تُمْلِکُ الْقُلُوبُ» با احسان قلب ها تسخیر می شود.
خوش رویی و خوش خویی
به حسن خلق توان کرد صید اهل نظر به آب و دانه بگیرید مرغ دانا را
امام علی علیه السلام فرمودند:
«الْبَشَاشَه حِبَالَه الْمَوَدَّه»
گشاده رویی، دام دوستی است.
حلم و بردباری
امام علی علیه السلام فرمودند:
«أَوَّلُ عِوَضِ الْحَلِیمِ مِنْ حِلْمِهِ أَنَ النَّاسَ أَنْصَارُهُ عَلَی الْجَاهِلِ»
نخستین دستاورد بردبار از بردباری خود، پشتیبانی مردمان از او دربرابر نادان است.
امام علی علیه السلام فرمودند:
«الْحِلْمُ رَأْسُ الرِّئَاسَه»
سرآمد ویژگی های ریاست، بردباری است.
آسان گیری
امام علی علیه السلام فرمودند:
«الْعُسْرُ یُفْسِدُ الْأَخْلَاقَ»
سخت گیری، اخلاق را تباه می کند.
رفق و مدارا
امام علی علیه السلام فرمودند:
« الرِّفْقُ یُیَسِّرُ الصِّعَابَ وَ یُسَهِّلُ شَدِیدَ الْأَسْبَابِ»
رفق، دشواری ها را آسان می کند و سبب های سخت را سهل می کند.
مهرورزی
امام علی علیه السلام فرمودند:
«قُلُوبُ الرِّجَالِ وَحْشِیَّه فَمَنْ تَأَلَّفَهَا أَقْبَلَتْ عَلَیْهِ»
و «التَّوَدُّدُ نِصْفُ الْعَقْلِ».
امانت داری
باید توجه داشت که وقت مردم امانت است و باید در حفظ این امانت کوشا بود.
گذشت و نادیده گرفتن لغزش ها
یعنی خود را به بی خبری زدن. اگر این ویژگی اخلاقی به جا و به موقع به کار گرفته شود، طرف مقابل را در حوزه ی جاذبه ی محبت و بزرگواری انسان قرار می دهد.
امام صادق علیه السلام می فرمایند:
«صَلَاحُ حَالِ التَّعَایُشِ وَ التَّعَاشُرِ مِلْ ءُ مِکْیَالٍ ثُلُثَاهُ فِطْنَه وَ ثُلُثُهُ تَغَافُلٌ»
صلاح زندگی با مردم همچون پیمانه ی پری است که دوسوم آن فهم و آگاهی و یک سوم آن چشم پوشی است.
۱۳. بسیج همه ی امکانات و منبع ها
مدیر موفق باید نیروی انسانی، شیوه های نو و ابزارهایی را به کارگیرد که با کمک آن ها می تواند به مسجد و مرکز فرهنگی رونق بخشد و توجه مردم، به خصوص نسل جوان، را جلب کند.
۱۴. ایجاد واحدهای آموزشی
مانند ایجاد گروه ها و کمیته های علمی، پژوهشی، تخصصی. دراین باره بسیج و پایگاه مقاومت نقش ممتازی دارند.
۱۵. ایجاد خلاقیت
مدیر و معلمی موفق است که قدرت تحویل اندیشه و طرحی جدید، جذاب داشته باشد. درغیر این صورت، نیروی جوان از برنامه های تکراری گریزان و درنتیجه به مراکزی جذب می شود که برای او، از راه های مختلف و شبکه های ماهواره ای و رایانه ای، جاذبه ی کاذب ایجاد می کند.
۱۶. انگیزه
انگیزه یکی از مؤثرترین عامل های جذب است که از دیدگاه عالمان دینی صورت های مختلفی دارد؛ مانند انگیزه ی پنداری، مادی و معنوی.
معلم و مربی، با لحاظ مناسبات و ملاحظات افراد، از صورت های ذکرشده بهره می برد. او به دنبال انگیزه ای است که تاثیری بسیار قوی و مداوم داشته باشد و روح انسان را به هنگام کمبود، ناکامی و ناامیدی از تزلزل و بحران حفظ کند. کوناه آنکه مدیر موفق برای دانش آموزان خود انگیزه ی معنوی ایجاد می کند.
۱۷. شرکت دادن جوانان و نوجوانان درمسئولیت ها، با هدف جذب دیگر جوانان
در مسجدها، هر نوجوان و جوانی می تواند، باتوجه به علایق و توانایی های خود، کاری بکند و رابطه ی مناسبی با افراد هم سن وسال خود برقرار کند و آن ها را به مسجد و مراکز دینی و تربیتی جذب کند.
۱۸. اجرای مسابقه ها
اجرای مسابقه های علمی، ورزشی، هنری و رزمی با همکاری پایگاه مقاومت بسیج مسجد برای جوانان و نوجوانان جذاب است و در تحقق هدف های مسجد نقش مؤثری دارد.
۱۹. معرفی الگو، پرداختن به قصه ی زندگی آن ها و در صورت امکان، دیدار با آن ها
۲۰. اقامه ی نماز جماعت اول وقت در عین رعایت اختصار
پیامبر صل الله علیه و آله دراین باره می فرمایند:
« اذا صَلی اَحَدَکُمْ بِالنْاسِ فَلیخفّفْ فَاِنَّ مِنْهُمْ الضَعیف و الکَبیر و ذالحاجه و اِذا صَلّی لِنَفْسه فَلْیَطول ماشاء»
هرگاه فردی از شما امام جماعت شد، باید نماز را کوتاه کند و به حداقل اکتفا نماید؛ چون در میان اقتداکنندگان، انسان های ضعیف، سالخورده، مریض، نوجوان و افراد دارای مشکلات مغازه دار، مسافر و… هستند و هر زمان برای خودت به تنهایی نماز می خوانی به هر میزان مایل هستی طول بده.
۲۱. ایجاد مکان های جذاب برای جوانان و نوجوانان
یعنی بسترسازی و فضا سازی مطلوب به عمل آید تا زمینه ی حضور جوانان و نوجوانان، چه زن و چه مرد، در مسجد ایجاد شود؛ برای مثال اگر کانون های فعالی در کنار مسجد ایجاد شود، امکان جذب نوجوانان و جوانان به مسجد وجود خواهد داشت. کانون هایی که به کارهای فرهنگی، هنری، تفریحی و ورزشی بپردازد و امکانات لازم ر ا فراهم کند؛ مانند کتاب های مناسب با ذوق و سن افراد، کتابخانه ی مناسب، سایت های اینترنتی علمی و تربیتی و متصدیان خوش برخورد.
۲۲. راه های اصلاح و شناخت مؤثرترین آن ها
علّامه طباطبایی، در تفسیر کبیر المیزان، سه راه برای اصلاح و تربیت بیان می کند:
۱. از راه توجه دادن به منافع و آثار دنیوی؛ برای مثال هر کسی راست بگوید در جامعه اعتبار و ارزش پیدا می کند؛
۲. از راه توجه دادن به منافع و آثار اخروی همچنین توجه دادن به زیان آخرت؛
۳. نکته ای که بیان می کنیم از مختصات قرآن است و در هیچ کتاب آسمانی دیگری نیامده است: انسان را از نظر روحی و علمی به گونه ای تربیت کنند و علوم و معارف را چنان در وجود او بپرورانند که دیگر موضوعی برای زشتی ها باقی نمی ماند؛ برای مثال کسی که ریا می کند و برای غیرخدا کاری انجام می دهد، دو علت بیشتر ندارد: یا می خواهد در نظر وی عزتی پیدا کند یا از قدرت او می ترسد. چنین کسی وقتی متوجه می شود که قرآن می فرماید: «إِنَّ الْعِزَّه لِلّهِ جَمِیعًا» و «أَنَّ الْقُوَّه لِلّهِ جَمِیعًا» آرام می شود. اگر شخصی به راستی به این دو حقیقت ایمان راسخ داشته باشد و بداند که عزت و قدرت فقط مال خداست، موضوعی برای ریا و ظاهرسازی در او باقی نمی ماند؛ درنتیجه نه به کسی امید پیدا می کند و نه از کسی می ترسد.
۲۳. مخاطب شناسی
مخاطبان این مقاله، نمازگزاران و همه گروه های جامعه هستند که به نوعی در برنامه های مسجدها شرکت می کنند. آن ها باتوجه به ملاک های مختلف حالت ها، روحیه ها، ویژگی های فردی و اجتماعی در دسته های مختلفی جای می گیرند:
الف تقسیم مخاطبان با توجه به وضعیت های مختلف فکری و عقیدتی:
متکلم دربرابر مخاطب همانند پزشک است در برابر بیمار. همان گونه که پزشک ابتدا باید بیماری را تشخیص دهد و سپس درمان متکلم نیز نخست باید وضع فکری مخاطب را بشناسد و بعد متناسب با آن سخن بگوید. بنابراین، باید به قدر نیاز او سخن بگوید؛ نه طولانی و خسته کننده باشد و نه کوتاه نامعلوم. از لحاظ فکری، مخاطب به سه دسته تقسیم می شود:
دسته ی اول: مخاطب خالی الذهن
مخاطب خالی الذهن کسی است که بر لوح ذهنش هیچ شکی نقش نبسته است. دل این افراد آمادگی زیادی برای پذیرش حقایق و معارف الهی دارد. اگر این دسته از مخاطبان، گمراه شوند، به سبب کوتاهی، غفلت یا فشار بیرونی بوده است.
دسته ی دوم: مخاطبان مردّد و شکّاک
به طورمعمول، روش کاربردی برای این دسته، روش قیاسی، فلسفی و کلامی است؛ اما باید گفت هر روشی که شخص مردّد را از تردید بیرون بیاورد، مطلوب است و کاربرد دارد. متکلم باید کلامش را با روش های مناسب ادا کند تا مخاطب را از شک و تردید بیرون بیاورد.
دسته سوم: مخاطبان منکر
افراد منکر از دو حال خارج نیستند: یا در اثر جهل و غفلت به انکار موضوعی می پردازند که داروی آن ها علم و معرفت است و هنگامی که به واقعیت برسند، دست از انکار و لجاجت می کشند، یا انکارشان از روی غرض و مرض است و بر انکار واقعیت اصرار می کنند که دراین صورت باید بین معاند و غیرمعاند فرق گذاشت تا هم ظلم نشود و هم دیگران سوء استفاده نکنند. باید معاند را که درحقیقت، باواسطه یا بی واسطه فاعل مختار تهاجم های فرهنگی است، درمقام عنصری خطرناک از مجموعه ی نیروهای مسجد رانده شود و به قانون سپرد شود. معلم ها و مربیانی که با این گونه افراد سروکار دارند، باید توجه داشته باشند که در مأموریت خود – تحقق امر تعلیم وتربیت – کاری نکنند که مخاطبان بگریزند.
ب تقسیم مخاطبان باتوجه به حالت های روحی
۱. برخی از مخاطبان ذوق شعر دارند؛ بنابراین تشکیل کانون شعر برای پیشبرد هدف ها مطلوب است.
۲. بعضی از مخاطبان هنر آوازخوانی دارند و از صدای خود، به خصوص در حضور دیگران، لذت می برند. متولّیان امور مسجدها باید کاری کنند که این لذت ها به لذت های معنوی و الهی تبدیل شود و ذوق آوازخوانی به سوی تکامل سوق پیدا کند. در این راه، باید روش هایی را به کار برد که در تحقق هدف های مسجد تأثیر بیشتری دارد. به نظر می رسد که تشکیل کانون یا مجمع قاریان قرآن و مدّاحان اهل بیت از جمله ی همین روش هاست. باید توجه داشت که در زمان اجرای برنامه ی قرائت قرآن یا مدّاحی، همه ی امکانات صوتی مسجد به کار گرفته شود؛ زیرا این کار باعث می شود که ذوق آوازخوانی جوانان و نوجوانان ارضا شود یا به تعادل برسد و جذب کنسرت ها و موسیقی های مبتذل نشوند.
۳. تعدادی از مخاطبان ذوق هنرهای نمایشی دارند. برای انتقال فرهنگ دینی به این گروه، باید از زبان نمایش و تئاتر استفاده کرد؛ بنابراین توصیه می شود کانون تئاتر و نمایش های دینی و مذهبی تشکیل شود.
۴. گروهی از مخاطبان هستند که ذوق فلسفی، کلامی و به خصوص کلام جدید دارند و مایلند حقایق کلامی را با زبان روز بفهمند.
۵. برخی از مخاطبان هستند که حقایق دینی را فقط با زبان قصه درک می کنند. در وهله ی اول، این ها کودکان مسجدی هستند بین ۳ تا ۱۳ سال و در وهله ی دوم، بی سوادان سالمند که باید در بیان قصه و موضوع آن دقت شود.
۶. گروهی از مخاطبان هستند که با اردوهای زیارتی و آموزشی دین دار می شوند؛ بنابراین توصیه می شود، با کمک جوانان مسجدی، کانون اردو تشکیل شود.
ج تقسیم مخاطبان باتوجه به وضعیت سنی، خواسته ها و آرمان ها
کودکان از ۲ تا ۱۲ سال؛ نوجوانان از ۱۲ تا ۱۸ سال؛ جوانان از ۱۸ تا ۳۵ سال و میان سالان و بالاتر.
هریک از این گروه ها ویژگی ها، خواسته ها و آرمان هایی دارند که بیان همه ی آن ها در این مقاله نمی گنجد. ازآنجاکه جوانان و نوجوانان مخاطبان اصلی برنامه ها و فعالیت های علمی و تربیتی مسجدها هستند، کمی به آن ها می پردازیم:
ویژگی های تربیتی نوجوانان
دوران بحران
اولین مرحله ی نوجوانی گذر از دوران بحران است. در این مرحله، هرچه در زندگی گذشته ی نوجوان رخ داده است، در وضع فعلی او اثر می گذارد. اتفاق ها و تربیت این مرحله نیز در وضع زندگی آینده اش تأثیری پایدار خواهد داشت. زمانی که نوجوان به سرعت تغییر جسمانی پیدا می کند، اجتماع از او می خواهد مستقل و مسئولیت پذیر شود، به خوبی درس بخواند، تکلیف های اسلامی را انجام دهد و…. باتوجه به موردهای ذکرشده، اهمیت مسجد درجایگاه محیط تربیت کننده نمایان می شود.
استقلال طلبی
در این مرحله، نوجوان می خواهد از ویژگی های دوران کودکی فاصله بگیرد و به استقلال برسد. باید توجه داشت برخی از رفتارهای نوجوان که در نظر والدین یا مربیان ناپسند می آید، اقتضای سن آن هاست. اختلاف سنی نوجوان با والدین و مربیان نیز ناسازگاری را افزایش می دهد.
نوگرایی
در این مرحله، نوجوان مایل است خود را مستقل معرفی کند و ویژگی های دوره ی کودکی را کنار بگذارد. برای این منظور، نوجوان از والدین و اطرافیانی انتقاد می کند که در کودکی مورد پذیرش و احترامش بوده اند. در برخی موردها، نوجوان عیب های والدین و بزرگ ترها را چندبرابر جلوه می دهد و محبت ها و رسیدگی های آن ها را مداخله می داند که همه نشان دهنده ی خصیصه ی نوگرایی نوجوان است.
رشد عقلانی
در مرحله ی رشد عقلانی، نوجوان این قابلیت را پیدا می کند که درباره ی گذشته و آینده ی مسائل ممکن و مجرد بهتر بیندیشد. به این ترتیب، دیگر افکار نوجوان صرفاً به واقعیت های ملموس و آنچه می بیند محدود نیست. او می تواند، منطقی و منظم، موضوع ها و مسائل انتزاعی را بررسی کند. موضوع هایی که نوجوانان به آن فکر می کنند و عقاید خود را براساس آن شکل می دهند، طیف وسیعی از مسائل اخلاقی، مذهبی، سیاسی، علمی و غیره است. بنابراین، اگر روح نوجوان با مطلب های انحرافی و اشتباه ها و شبهه های عقیدتی تغذیه گردد، هویت او به همان صورت شکل می گیرد و جبران آن بسیار دشوار است. پس بر مربیان و معلمان امور دینی و تربیتی لازم است که به این ویژگی توجه خاص داشته باشند.
خودمیان بینی
در نوجوان خودمیان بینی به وجود می آید که مرحله ای گذرا در رشد شناختی وی است. یکی از آثار این پدیده، رفتارهای جلف است که با هدف جلب توجه و گاه خودنمایی دربرابر جنس مخالف است. بسیاری از نوجوانان می خواهند با وضع ظاهری، رفتاری و کلامی جلف و نسنجیده خود را مطرح کنند و توانایی خود را با هویتی منفی نشان دهند. موضوع دیگر احساس جلب توجه است؛ نوجوانان احساس می کنند ظاهر و رفتارشان مورد توجه و بررسی دیگران است. بنابراین، باید توجه داشت که به نوع پوشش، حرف زدن و رفتار نوجوان در مرحله ی نخست تعلیم وتربیت انتقاد نشود. همان طورکه از روایت های اسلامی به دست می آید، تعلیم وتربیت امری تدریجی است و به مرور زمان می توان ناهنجارها را از افراد دور کرد.
ویژگی های تربیتی جوان امروز
۱. بسیاری از جوانان امروزی از تعلیم مستقیم امور تربیتی و اخلاقی متنفرند؛ به خصوص اگر مستقیم به خودشان اشاره شود. در این گونه موردها، باید از زبان و روش قرآن استفاده کرد. قرآن کریم در نکوهش و مدح اشاره ی تصریحی کم دارد و به طورعمومی دارندگان صفت زشت را نکوهش و دارندگان صفت نیک را مدح می کند؛ مانند «وَیْلٌ لِّکُلِّ هُمَزَه لُّمَزَه»، « وَیْلٌ لِّلْمُطَفِّفِینَ» و « وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِّلْمُکَذِّبِین»
۲. جوان عصر حاضر از رمز و راز، پرده گویی و صحبت با ایما و کنایه بیشتر لذت می برد. بدین جهت، در تماشای فیلم ها و خواندن کتاب ها بیشتر دقت می کند تا به زاویه های پنهان آن پی ببرد. قرآن کتابی است که رمزورازهای فراوانی دارد. وقتی قران به جوان امروزی معرفی شود که از رازها و رمزها لذت می برد، طبیعی است که زبان قرانی را می پذیرد.
۳. جوان امروزی واقع گراست؛ پس باید برای او از واقعیت ها گفت و هیچ کتابی مانند قرآن و عترت واقعی نیست.
۴. جوان قرن ۲۱، اهل شبهه است؛ بنابراین باید به رمزوراز شبهه آگاه باشیم تا بتوانی از پس پاسخ برآییم که دراین صورت، واقعیت برای او ماندگار خواهد شد. به همین دلیل می گویند: «ذکر الشیء مبهماً ثم مفسّرا اوقع فی النفوس»
۵. جوان امروز عدالت خواه است و در پی آزادی.
۶. جوان عصر حاضر، امور تعبّدی محض را قبول نمی کند و به دنبال چراها می گردد. زبان قرآن پاسخگوی این ویژگی جوان امروزی است؛ زیرا قرآن هیچ گاه انسان ها را به تعبد محض دعوت نکرده است و تأکید دارد: «ادْعُ إِلِی سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَه وَالْمَوْعِظَه الْحَسَنَه وَجَادِلْهُم بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ»
۷. جوان امروز به برکت پیشرفت فناوری، قدرت تخیّل زیادی پیدا کرده است.
۸. جوان امروز می خواهد از قراین و شواهد خیلی دور واقعیت را بیابد؛ مانند کاراگاهان. زبان قرآن برای این ویژگی جوان نیز پاسخگوست. قرآن کریم نشانه های خیلی دوری از اشیا بیان کرده است؛ برای مثال در بیش از ۱۴۰۰ سال قبل، به پدیده ی لقاح درختان، وجود اتم، مرکزبودن خورشید و… اشاره کرده است. بنابراین، اگر قرآن و عترت به درستی معرفی شود و پاسخ های جوان امروزی از میان آن ها داده شود، او دین را با همه ی وجود می پذیرد.
۲۴. روش شناسی
مدیر فرهنگی و تربیتی مسجد، باید روش های موجود را بشناسد و مؤثرترین آن ها را متناسب با مقتضیات حال مخاطب به کار بندد. در اینجا، ما به سه روش عقلانی، عرفانی و هنری اشاره می کنیم:
۱. روش استدلالی و عقلانی
در روش استدلالی که برای تنظیم و تبیین گزاره های دینی و پاسخ به شبهه ها استفاده می شود، سه نکته وجود دارد:
نکته ی اول: اگر پذیرفتیم که هدف از به کارگیری شیوه ی استدلالی و فلسفی، آموزش دین، تنسیق گزاره های دینی، تبیین آن ها و پاسخگویی به شبهه ا است، نباید با اعمال این روش به دنبال تولید ایمان، افزایش تقوی و آدم سازی باشیم؛ بنابراین نباید از چنین کسی توقع داشت نماز شب بخواند. با این روش سه هدف دنبال می شود: نخست اینکه فرد مردد، منکر یا نامؤمن، مؤمن می شود، دوم اینکه فرد مؤمن ایمانش تقویت می شود و در نهایت ایمان شخص مؤمن کاهش نمی یابد و سست نمی شود.
نکته ی دوم: این روش مخاطبان خاص دارد و عامه ی مردم را شامل نمی شود. اگر به تاریخ کلام و فلسفه نگاه کنیم، می بینیم این گونه مسائل، مباحث، اندیشه ها و روش ها مخاطبان محدود داشته است و فقط عده ای از اهل ذوق یا نخبگان را شامل شده است. بنابراین، متولیان این امر باید از تعمیم مبحث های عقلی و فلسفی به سطح عمومی پرهیز کنند.
نکته ی سوم: در پاسخ عقلی و فلسفی به شبهه ها، باید به این نکته توجه داشت که شبهه ها در هر دوره ای متفاوتند؛ بنابراین بخشی از تلاش متولی این امر باید صرف شناسایی شبهه ها و سؤال ها شود و سپس بااستفاده از منبع های اصیل دینی و استدلال های استوار عقلی به آن ها پاسخ دهد.
۲. روش عرفانی
عارفان به گونه ای کاملاً مستقل و متمایز دین و معارف را آموزش می دهند. این آموزش اَشکال مختلفی دارد: گاهی غیررسمی، گاهی عملی، در برخی موردها نظری و گاهی هم به صورت ادیبانه و بسیار مؤثر و بانفوذ بوده است؛ به این دلیل که عرفان با دل و جان آدمی ارتباطی مهربانانه دارد و آنچه با درون و قلب انسان شکل گیرد، تأثیرش بیشتر است.
در روش عرفانی باید به دو نکته توجه کرد: نخست اینکه امروزه نحله ها و اندیشه های غیردینی بسیار متنوعی – مثل عرفان بودا، عرفان چینی، شینتو و عرفان سرخ پوستی – رواج یافته است؛ بنابراین از یک سو، نیاز به عرضه ی عرفان ناب اسلامی فزونی یافته است و از سوی دیگر، ورود به این مسیر قدم گذاشتن بر لبه ی دره ای عمیق است و باید احتیاط کرد. نکته ی دوم اینکه در عرفان اسلامی، در کنار حرف های بلند و نورانی، سخنان آلوده کم نیست؛ بنابراین باید در تشکیل سخنرانی ها و جلسه های عرفانی دقت کرد تا عرفان ناب را با پالایش درونی به دست آورد.
۳. روش هنری
روش هنری قالب های مختلفی دارد و می توان برای آن نمونه های زیادی بیان کرد؛ ازجمله زبان قصه و رمان. در قرآن به این شیوه بسیار توجه شده است. بیش از ۷۰ قصه در قرآن آمده است که ۱۵۰۰ آیه می شود و ۲۷ قصه درباره ی انبیای الهی است.
در اهمیت زبان قصه و رمان در روش هنری، می توان به این نمونه ها اشاره کرد:
شاهد اول: قرآن کریم به ما می گوید که می توان مسائل اعتقادی را محسوس کرد و در قالب مقوله های هنری به مخاطبان عرضه کرد. این درست همان کاری است که امروزه بیگانه ها انجام می دهند. آثار افرادی چون سارتر، بکت، کوندرا، اونامونو، کوئیلو و ده ها نویسنده ی دیگر بهترین شاهد این مدعاست. کارتون هایی نظیر «دوقلوهای افسانه ای»، «پینوکیو» و «ای کیوسان» حاصل یک فرهنگ و تمدن است. دوقلوها این اندیشه را به مخاطب القا می کند که اتحاد دو ناهم جنس و تمرکز آنان قدرت می آورد که خلاصه ی تفکر بوداست، کارتون پینوکیو دوره ای از سیروسلوک و عرفان مسیحیت را نشان می دهد و کارتون ای کیوسان تداعی کننده ی عرفان یوگاست.
شاهد دوم: بخش مهمی از روایت های ائمه ی معصوم است به تفسیر آیه های ۱۳ تا ۱۶ سوره ی «فصّلت» مراجعه کنید.
شاهد سوم: قصه گویی، نقالی، پرده خوانی، تعزیه گویی و… نمونه هایی از فرهنگ اسلامی ایرانی است که خاستگاهی جز دین و قرآن ندارد.
شاهد چهارم: کارهای ادبی ایران اسلامی؛ مانند شاهنامه، افسانه های مثنوی، حکایت های گلستان و بوستان، داستان های کلیله ودمنه و نمونه هایی دیگر.
شاهد پنجم: اهتمام به قصه تا حدی بوده است که حتی سرآمد نوابغ و فیلسوفان، ابن سینا، عاقبت به این روش روی می آورد و قصه ی «سلامان و آبسال» و نیز «رساله ی الطیر» را می نگارد.
شاهد ششم: بسیاری از متفکران، اندیشمندان و کارشناسان دریافته بودند که بهترین، آسان ترین و سودمندترین شیوه ی تعلیم وتربیت، تمثیل است.
خلاصه اینکه به دلیل قالب ها و زبان های متعدد هنر، امکان ندارد عده ای آن را نطلبند. هنر با مزاج و ذوق هر کسی متناسب است؛ بنابراین یکی از عالی ترین ابزار و روش تعلیم وتربیت، روش هنری است.
۲۵. تبلیغات
تبلیغات مطلوب به مدیریت خلّاق و هنرمندانه نیاز دارد. بر کسی پوشیده نیست که تبلیغات چه نقشی دارد و یکی از مهم ترین عنصرها در تأثیرگذاری تعلیم وتربیت است. فضاسازی معنوی در درون و بیرون مسجد؛ اعلام برنامه ها و فعالیت های مسجد ازطریق بروشور، هفته نامه یا ماه نامه؛ و اطلاع رسانی و آموزش استعدادهای نوجوانان و جوانان از نمونه های تبلیغات در مسجد است.
نتیجه گیری
باتوجه به به انچه گفتیم، در نگاه شارع اسلام، مسجد کانون تعلیم وتربیت و فعالیت های دینی و فرهنگی است. حال، این سؤال مطرح می شود که چگونه می توان چراغ این کانون را برای همیشه روشن نگه داشت تا افراد بیشتری در پرتو نورافشانی های آن بهره ببرند؟ این سؤال موضوع این مقاله بود. تحقق چنین آرمان مقدسی در مسجد که خانه ی خداست به عامل های زیادی نیاز دارد که به آن ها اشاره کردیم. یکی از مهم ترین عنصرهای تحقق چنین آرمانی، عنصر مدیریت فرهنگی مسجد است. این مدیریت در صورتی توفیق می یابد که دارای ویژگی های مذکور در این مقاله باشد و درغیراین صورت نه تنها قادر نیست مسجد را در مسیر هدف های عالی و الاهی قرار دهد که موجب انحراف مسجد و مسجدیان نیز می گردد.
منابع:
۱. مکارم شیرازی، ناصر، فرماندهی در اسلام، انتشارات هدف.
۲. ابوالقاسمی، محمدجواد، امام و مأموم در جلوه گاه حضور، نشر یاس کبود، ۱۳۷۸.
۳. احمدی، مسعود، مدیریت اسلامی، نشر ویرایش، ۱۳۸۳.
۴. خمینی، روح الله، تحریرالوسیله، مؤسسه ی مطبوعات دارالعلم، چ دوم، بی تا.
۵. حرّ عاملی، محمد بن حسن، وسایل الشیعه، ج ۳.
۶. حسن زاده آملی، حسن، دلنامه و خداینامه، گردآورنده مجتبی آوریده.
۷. دلشاد تهرانی، مصطفی، ارباب امانت اخلاق اداری در نهج البلاغه، انتشارات دریا، ۱۳۷۹.
۸. رضائیان، علی، اصول مدیریت، سازمان سمت، چاپ ۶.
۹٫ شبستری، شیخ محمود، گلشن راز،
۱۰٫ شیخ طوسی، من لایحضره الفقیه، ج ۱.
۱۱٫ فلسفی، محمدتقی، سخن و سخنوری، چ ۴، ۱۳۸۲.
۱۲٫ فیض کاشانی، ملامحسن، المحجه البیضاء، انتشارات اسلامی وابسته به جامعه ی مدرسین حوزه ی علمیه ی قم، جلد ۲.
۱۳٫ محدّث نوری، مستدرک الوسایل، مؤسسه ی آل البیت، بی تا.
۱۴٫ محمدی ری شهری، میزان الحکمه، مکتب الاعلام الاسلامی، ۱۳۶۷.
۱۵٫ مشکینی، علی، قصارالجمل، دوجلدی، بی تا.
۱۶٫ ناشر، عبدالحسین، دررالادب در فن معانی، بیان، بدیع، انتشارات هجرت.
۱۷٫ نبوی، محمدحسن، مدیریت اسلامی، دفتر تبلیغات اسلامی، چ ۵، ۱۳۷۸.
۱۸٫ نشریه ی علمی فرهنگی تبلیغی مسجد دانشگاه، پیش شماره ی ۱۳۸۰، صاحب امتیاز نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها.
۱۹٫ نشریه ی معارف، فروردین ۱۳۸۱، معاونت امور اساتید دروس معارف اسلامی نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها.
۲۰٫ نماز در آیینه ی نشریات دانشجویی، ویژه ی یازدهمین اجلاس سراسری اقامه ی نماز، نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، ۱۳۸۰.
۲۱٫ نهج البلاغه، صبحی صالح.
ثبت دیدگاه